مقرب

 

عبید کاشانی در رساله تعریفاتش می گوید: المتاهل: مبتلا

با استناد به "هر که درین بزم مقرب تر است/جام بلا بیشترش می دهند" زین پس سعی می کنیم مقرب تر باشیم.

لحظه ی ديدار

 

آن هنگامی که عمر به تو پشت کرده، و مرگ رو به روی تو در حال آمدن است؛ پس چه زود است لحظه ی دیدار

امام علی(ع)

پي نوشت:و چه غريبانه است مرگ يك وبلاگ نويس.بعدا نوشت ما اگر ناپديد شديم زودتر ازين برايمان فاتحه بخوانيد.ايام شهادت جانشين برحق رسول الله را هم تسليت عرض مي كنم.

شعار تبلیغاتی یک جوان عزب:

 

زنده باد (جنس) مخالف من!

پی نوشت:ما هم می توانیم از این شعارها بدهیم مگر چه چیزمان از سیاسیون کمتر است؟

پی نوشت:از قالب راضی نیستم، احساس می کنم سنگین است. شما هم با من موافقيد؟

لینک مرتبط:زنده باد مخالف من!

سیر تکاملی یک ازدواج

 

نگاه ------> مزاح ------> نکاح

خب از کجا باید شروع کنیم؟

سوال چهارجوابی

 

قرآن کریم می فرماید:"خلق لکم من انفسکم ازواجا". طبق فرمایش قرآن، خداوند برای همه انسانها زوجی آفریده است! سوال:پس چرا ما (مجردها) هنوز مجردیم؟

_{۱-آنزمان که زوج تقسیم می کردند ما داشتیم خاله بازی می کردیم و حواسمان نبود}

_{۲-خداوند برای انسانها، زوج آفریده است و این شامل ما نمی شود}

_{۳-خدا برای ما هم زوج خلق کرده است، منتها هنوز توی راه است و ما همچنان بايد صبر کنیم}

_{۴-اصلا زوج ما گم شده است.}

وقتی یک ترشیده(پسر/دختر) خودش را دلداری می دهد!

 

انسان کامل پا جا پای خدای خودش می گذارد؛ تنهایی اگر بد بود، خدا به آن افتخار نمی کرد.

قل هو الله احد

حس كوچكتر بودن

 

کمتر جایی می شد که جزء کوچکترین افراد گروه نباشی...همیشه حس تلخ کوچکتر بودن...همیشه موقع بصدا در آمدن لفظ"بچه"به خود آمدن...یک روز که اعضای گروه برای معرفی بیشتر، سن خودشان را هم می گفتند، چند نفر قبلی ات كه گفتند۲۰سال، تو هم هول شدی و بجای۱۸گفتی۲۰ . بماند که چقدر خندیدند و گفتند: طفلکی! دوست دارد۲۰سالش باشد...

***

چند روزی بود بعضی دوستان، مجدانه درپی این بودند که صلاحیت بنده را برای نوشتن در این موضوع به چالش بکشند. این شد که بناچار سال تولدمان را هم سانسور کردیم.

پي نوشت:يادتان نرود، اينجا طنز می نويسيم!پس لازم نيست همه نوشته ها واقعيت داشته باشند.

ترشيده

 

هیچ وقت دستشان به او نرسیده بود...عینهو لواشک، تصورش هم دهانشان را آب می انداخت...بعد مدتی اسمش را گذاشته بودند: ترشیده

پی نوشت:می خواهم یک اسم برای خودم، جای نویسنده مطالب؛ تعیین کنم. پیشنهادی دارید؟

مهر و مهریه

 

از نصایح جوان عزب:
بترسید از آن روزی که مهریه باشد و مهر نباشد!

 

ما و ترشيدگی

 

بعضی ها می گویند: تو سن کمی داری و ترشیده نیستی؛ بخاطر همین نمی توانی به مسائل ترشیده ها بپردازی و از آنها بگویی!

نگران نباشید، با این وضعیتی که ما پیش می رویم چیزی جز ترشیدگی در انتظارمان نیست!

پي نوشت: از دوستانی كه برايشان اهميت دارد خواهش می كنم نوشته هايم را نقد كنند، صريح و بدون تعارف.اگر پستی به نظرتان مسخره آمد بگوييد،مطمئن باشيد آنقدر جنبه دارم كه ناراحت نشوم. همینجا بگويم كه علیرغم اختلاف نظری كه با آنی دالتون دارم از ايشان تشكر ميكنم كه با لينكی كه به من دادند باعث رونق وبلاگم شدند.

فضای مجازی و انسان

 

در فضای مجازی،انسانها حقیقی ترند.

کمک به هم نوع

 

موسی به دختران شعیب کمک کرد تا گوسفندانشان را سیراب کنند... و رستگار شد.

_...

آهــــای کسی کمک نمی خواهد؟ گوسفندانتان مردند از تشنگی!حداقل به آنها رحم کنید.

زیردست

 

حکیم: در همه ی امور به زیردست خودت نگاه کن!

جوان عزب:من در امر ازدواج به پاپ نگاه می کنم نه به برادران اهل غیر تشیع!

پی نوشت:قصد جسارت به هیچ گروهی ندارم ولی اینکه انسان در اوج فقر فرهنگی و مالی چهار تا زن بگیرد و بدون وقفه از آنها بچه بیاورد کار شایسته ای نیست.

شاد كردن مردم و...

 

بارها شنیده ایم و خوانده ایم که رسول خدا فرمود: محبوبترین کارها نزد خداوند شاد کردن دل مومنین است.

به این فکر می کنم که چرا باید شاد کردن مردم پاداشی به این بزرگی داشته باشد؟

شاید بخاطر خرد شدن شخصیتت باشد، شاید بخاطر فحش هایی است که نثارت می کنند و شاید...در شوخی ها مراقبم که به کسی یا کسانی اهانت نشود اما چه كنم اگر کسانی مثلا تیم استقلال را به منزله ناموس خود می پندارند و به این بهانه هرچه سزاوار خودشان است را به بقيه نسبت مي دهند؟

پي نوشت:در نوشتن اين پست دو دل بودم كه مبادا با اين كار شخص فحاش احساس مهم بودن كند،چرا كه نفس حقير اين آدمها به همين اندازه توجه هم،ذوق مي كند.

تمرین جمله سازی

 

دختر/ترشی/ده

جمله بسازید!

پی نوشت:یکی از اهداف آنی دالتون برداشتن بار منفی کلمه ترشیده از دختران مجرد است.به پاس لطفی که ایشان نسبت به ما داشتند زین پس سعی می کنیم گهگاهی هدف ایشان را هم دنبال کنیم.همانطور که در این پست سعی شده است.

فرمایشات جناب عبید زاکانی

 

عبید زاکانی در رساله تعریفاتش اینگونه می گوید:
العشق:کار بیکاران
المجرد:آنکه به ریش دنیا خندد
المعیل:مبتلا

خب الحمدلله ما که بیکار نیستیم.گویا به ریش دنیا قهقهه هم می زدیم و خودمان خبر نداشیم و از همه مهمتر اینکه از دردهای دنیا فقط مبتلا نبودیم که آنرا هم همیشه حسرت می خوردیم.

نتیجه گیری جوان عزب:با استناد به "هر که درین بزم مقرب تر است/جام بلا بیشترش می دهند" زین پس سعی می کنیم مقربتر باشیم.

پی نوشت:آنقدر گفتند:تو که سنی نداری که اسم خودت را گذاشته ای جوان عزب که دیگر خسته شده ام،و ناچارم کاری کنم که راه بر خرده گیران بسته شود. با اجازه شما می خواهم اسم وبلاگ را بگذارم:نوجوان عزب!

عزب از كه آموختی؟

 

عزب بر وزن ادب...
عزبی را گفتند: عزب از که آموختی؟ گفت: از بی عزبان،که اگر حداقل یک عزبِ جنس مخالف و مناسب در خانه داشتند، ما هم الان عزب نبودیم.

سوسمار خور

 

صبح امروز شخصی با نام"افغانی"کامنتی گذاشته و نوشته بود:خدا نسل هرچی سوسمارخور است را از روی زمین بردارد.

احتمالا درنظر ایشان ما سوسمارخور هستیم و ناچارا دعای ایشان هم متوجه ما است.سوالی که برای من پیش آمده،این است که از سوسمارخور بودن بنده چه ضرری به ایشان رسیده است؟در اینجا چند احتمال وجود دارد:

۱-ما با خوردن سوسمار،باعث انقراض نسل این جانور شده ایم و از آنجایی که ایشان تعلق خاطر عجیبی نسبت به این حیوان دارد از دست ما شاکی شده است.

۲-ابتدائا ایشان سوسمار را به عنوان خوراک خودش انتخاب کرده است و ما حق نداشتیم به خوراک ایشان دست درازی کنيم و حالا که دست درازی کردیم  ایشان با این دعا درپی احقاق حق خویش برآمده است.

۳-ما با خوردن سوسمار به این حیوان ظلم کرده ایم و از آنجایی که ایشان با این حیوان نجیب عقد اخوت بسته است به وسیله این دعا درپی احقاق حق اخوی خویش برآمده است.

۴-و احتمال آخر اینکه؛خود ایشان سوسمار بوده و بدین وسیله خواسته از قاتل هم نوعان و احیانا خانواده خودش انتقام بگیرد.

پی نوشت:همین جا از تمام برادران و خواهران افاغنه عذر خواهی می کنیم و خوب می دانیم که این شخص خودش را بی جهت منسوب به این عزیزان کرده است،و مطمئنا بخاطر این اهانت در درگاه خداوند مسئول خواهد بود.

دختران عزب

 

هر موقع چیز گرانبها و با ارزشی خواستیم،در جوابمان گفتند: ترش نکنی! گویا لذت بردن از زندگی و خوش گذراندن،باعث ترشیدگی می شود. راستی چرا به دختران مجرد می گویند: ترشیده؟؟؟

پی نوشت:سعی کردم بین جمله اول و جمله پایانی ارتباط برقرار کنم.نمی دانم موفق بوده ام یا نه.ضمنا این پست دارد یک جورهایی از جامعه ی دختران تعریف می کند.لطفا صریح بگویید که چقدر در رساندن مطلب موفق بوده ام.

پی نوشت:از اظهار نظر بعضی دوستان فهمیدم که احتمالا مطلب کمی گنگ است.به همین دلیل لازم دیدم توضیح بدهم که:دوران مجردی به دخترخانمها آن قدر خوش می گذرد که غالبا بعد مدتی ترش می کنند.

عزاب دردناک

 

بچه تر که بودیم می گفتند: اگر بچه بدی باشی خداوند تو را به عذابی دردناک گرفتار می کند.بچه بودیم،در اوج نادانی می خندیدیم و توجه نمی کردیم.شاید اگر می دانستیم این عزب دردناک چیست،هیچ وقت به شوخی نمی گرفتیمش!

پی نوشت:املای من بیست است.به عنوان گیر ندهید.نکته ای در آن خوابيده است.

از درد دل های یک جوان عزب

نقطه مقابل عرب عجم است.نقطه مقابل عزب چیست؟هرچه هست،من می خواهم همان باشم.

جوان عزب ورشکست می شود

 

یکی از دین هایی که مخاطبان وبلاگها بر گردن مدیر وبلاگ دارند این است که در خیلی از موارد جواب سلام کامنت گذاران داده نمی شود.و این بدهکاری زمانی زیاد می شود که مخاطبان یک وبلاگ زیاد باشند که در نتیجه کامنتهای حاوی سلام هم زیاد می شوند.
اخیرا جوان عزب در خواب می دید که بدجوری بدهکار شده است و یک جورهایی دارد ورشکست می شود!!!

پی نوشت:اول سلامتی آنهایی که مطلب را گرفتند صلواتی بفرستید.دوم اینکه همچنین خوابی ندیده ام.حکایت ما بدتر از آن است که حتی در خواب هم پنبه دانه ببینیم.

ما و آنی دالتون

 

به ما تهمت زدند كه ظاهرا خيلی دوست داری شبيه آنی دالتون باشی! از شما چه پنهان این تهمت بسی سنگین آمد بر ما.
شايد بگوييد:خب مگر اين حرف چه ايرادی داشت که اینچنین آزرده خاطر شدی؟! بله شما حق داريد كه تعجب كنيد و ایرادش را ندانید.شاید اگر شما هم می دانستید که آنی دالتون یک دختر است با من هم عقیده بودید.لذا بر آن شدیم که تمام علایم استعمار و وابستگی خودمان را محو کنیم.همین شد که در اولین گام،قالب تهی کردیم!!!(عوض کردیم.)

مادرزن(2)

 

یک جوان عزب خودشیرین:
بهشت زیر پای مادرزنان است!

پی نوشت:قالب جديد مبارک باشه!!!