اولین انتخابات من!
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز / چه توان کرد که سعی من و دل، باطل بود
هر چیزی ترتیبی دارد ... دلم می خواست که اول صفحه دوم شناسنامه ام را بنویسم و بعد بروم سراغ صفحه آخر*... اما انگار همه چیز دنیا برایمان به آخر رسیده است ... آری دنیای بی تو، بهتر از این نمی شود ...
*صفحه آخر=صفحه انتخابات
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۰/۱۲/۱۱ ساعت 15:11 توسط جوانــ عـــــزب
|