آدمای با معرفت
هر شب موقع برگشتن، سر یه دوراهی خلوت، منتظر تاکسی وامیستم. بعضیا که کلا محل نمیزارن، بعضیا هم که مسیرشون با ما فرق داره، از این بین، بعضیا هستن که مسیرشون با ما فرق داره ولی وقتی دست بلند می کنیم؛ سریع راهنما میزنن که به ما بگن آقا ما مسیرمون به شما نمیخوره وگرنه حتما سوارت می کردیم، من این دسته آخری رو خیلییییی دوس دارم، خیلی...
+ نوشته شده در دوشنبه ۱۳۹۱/۰۵/۰۲ ساعت 23:23 توسط جوانــ عـــــزب
|